ساعت ارزان مشهد



یادگیری زبان جدید یکی از سخت‌ترین کارهایی است که بر عهده‌ مغز قرار می‌گیرد. با این حال فواید آن به قدری زیاد است که تمام سختی یادگیری را جبران می‌کند. از آنجایی که  هر زبان، سختی خاص خود را دارد، یادگیری آن برای مغز یک تمرین محسوب می‌شود و زمانی که مغز شما در وضعیت تمرین قرار می‌گیرد به مرور زمان قوی‌تر می‌شود. در گذشته باور عمومی، بر این پایه استوار بود که پرورش کودکان در یک خانه‌ی دو زبانه می‌تواند به رشد فکری آن‌ها آسیب بزند. متخصصان عقیده داشتند که این شرایط می‌تواند مغز کودکان را کاملا گیج کند و زمینه‌ای برای ابتلا به بیماری‌هایی مثل اسکیزوفرنی یا هویت چندگانه بوجود بیاید. ولی دانش انسان در این مورد بیشتر شد و ما بالاخره به این نتیجه رسیدیم که واقعیت برعکس چیزی است که در گذشته باور داشتند. یادگیری زبان دوم یکی از بهترین روش‌های عملی برای بالا بردن ذکاوت و تیزهوشی است. همچنین می‌تواند از مغز شما در برابر کهولت سن محافظت کند.

در این مقاله تاثیر یادگیری یک زبان جدید گردآوری شده است. این فواید به سن فرد هیچ ارتباطی ندارد.

دو زبانه بودن مهارت‌های فردی و عملکرد کلی مغز را بهبود می‌بخشد

در مورد یادگیری یک زبان جدید و صحبت کردن، تحقیقات بسیاری انجام گرفته است. کسانی که قادر هستند به دو زبان صحبت کنند، در مقایسه با کسانی که تنها به یک زبان مسلط هستند مهارت‌های بیشتری دارند. از ویژگی‌های مثبت کسانی که به چند زبان صحبت می‌کنند به چند مورد اشاره می‌کنیم:

  • هوش

  • تمرکز

  • کسب امتیاز بیشتر در آزمون‌های ریاضی، روخوانی و قوائد زبان

  • توانایی به خاطر آوردن مطالب

  • برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری

  • تغییر ناگهانی بین فعالیت‌های عملی

  • کنترل برانگیختگی ناگهانی

  • درک نقطه نظرات دیگران

  • بهبود توجه، تمرکز و دقت

  • قدرتمندی حافظه

  • انعطاف روانی و قابلیت کنار آمدن با شرایط جدید

  • خلاقیت

 

یادگیری یک زبان جدید می‌تواند در افزایش اندازه‌ی مغز و تشکیل ارتباطات جدید در آن موثر باشد

یادگیری زبان خارجی در افزایش اندازه‌ی بخش خاصی از مغز موثر است. این بخش همان قسمتی است که وظیفه‌ی شکل‌گیری‌، ذخیره و بازیابی خاطرات را بر عهده دارد. در یکی از تحقیقات انجام شده به تعدادی از شرکت‌کنندگان یک زبان جدید آموخته شد. با اندازه‌گیری اندازه‌ی مغز آن‌ها پیش از انجام آزمایش و مقایسه‌ی آن با نتایج پس از یادگیری، محققان شاهد افزایش اندازه‌ی بخش‌هایی از مغز بودند. بعلاوه تسلط به زبان خارجی می‌تواند روابطی جدید میان نورون‌های مغزی تشکیل دهد. برای ثابت شدن این مسئله تعدادی از افراد انگلیسی زبان به یادگیری زبان چینی پرداختند و بعد از ثبت MRI شاهد شکل‌گیری ارتباطات جدید میان سلول‌های مغزی بودند. این تغییرات تنها به عملکرد مغز محدود نمی‌شود بلکه پس از شش هفته به وضوح تغییراتی در ساختار مغز هم بوجود می‌آید. حتی این پدیده در شرکت‌کنندگان مسن هم مشاهده شد به همین دلیل محققان پی بردند که قابلیت پلاستیسیته‌ی مغز بیش از حد انتظار آن‌ها بوده‌است.

یادگیری یک زبان جدید می‌تواند از مغز شما در برابر کهولت سن محافظت کند

دانستن یک زبان خارجی می‌تواند احتمال ابتلا به بیماری‌های آایمر و زوال‌عقل را چهار تا پنج سال به تعویق بیندازد. حتی بهترین دارو‌های آایمر هم قادر هستند ابتلا به بیماری را تنها شش تا دوازده ماه عقب بیندازند. اسکن مغز جوانان دو زبانه تفاوت‌های چشم‌گیری را نشان داد. محققان عقیده دارند مغز چنین افرادی به حدی تواتمند است که احمال ابتلا به فراموشی وابسته به سن در آن‌ها شدیدا کاهش پیدا می‌کند. نتیجه ی جالبی که در این تحقیقات مشاهده شد این است که هیچ ارتباطی میان فواید تسلط به دو زبان و سواد فرد وجود ندارد. سوالی که همیشه ذهن محققان را به خود مشغول می‌کرد، این بود که آیا واقعا افراد دو زبانه در تمام جوانب یادگیری بهتر عمل می‌کنند؟ به نظر می‌رسد این موضوع هیچ اساس علمی نداشته باشد. چون دو زبانه‌هایی که قابلیت خواندن و نوشتن ندارند دقیقا به اندازه‌ی بقیه‌ی دو زبانه‌ها از فواید ذکر شده در بخش بالا بهره می‌برند.

شاید برای شما سوال پیش آمده باشد که اگر یادگیری زبان دوم برای مغز سودمند است، پس یادگیری زبان سوم و چهارم فواید بیشتری به دنبال دارد؟ جواب مثبت است. هر چه آگاهی شما نسبت به زبان‌های خارجی بیشتر می‌شود، از مغز شما حفاظت بیشتری به عمل می‌آید. در گذشته تصور می‌کردند کودکانی که در خانه‌های دو زبانه پرورش پیدا می‌کنند در مورد تحصیلات عملکرد خوبی نشان نمی‌دهند و شنیدن دو زبان مختلف کودکان را سردرگم و در نتیجه پیشرفت آن‌ها را با مشکل روبرو کند. در نهایت ثابت شد با اینکه چنین شرایطی کودکان را درگیر خود می‌کند، بروز چنین مشکلاتی موقتی خواهد بود. خردسالان دو زبانه در سن سه سالگی به حالت عادی برمی‌گردند. یکی از فواید آموختن دو زبان به کودکان این است که آن‌ها می‌توانند در سنین پایین‌تر از نکات مثبت ذکر شده در قسمت بالا بهره ببرند. تحقیقات بی‌شماری ثابت کرده‌اند که این کودکان عملکرد کلی بهتری دارند، در آزمون‌های استاندارد بهتر عمل می‌کنند، خلاق‌تر هستند و در مدرسه اعتماد به نفس و انگیزه‌ی بیشتری دارند.

 

یادگیری زبان جدید را آغاز کنید. هربار سه کلمه ی جدید یاد بگیرید

اگر تا به حال یادگیری زبان جدید را شروع نکرده‌اید، بهتر است بدانید که هیچ‌وقت برای شروع دیر نیست. اگر هدف شما از یادگیری بهبود وضعیت ذهنی است (چه کودک باشید و چه یک فرد بالغ) می‌توانید از پس آن بربیایید. استفاده از یک زبان خارجی نه تنها قابلیت‎‌های مغزی شما را بالاتر می‌برد بلکه می‌تواند در یادگیری همان زبان هم به شما کمک کند. شاید تصور کنید که طی کردن این مسیر کاری بس مشکل یا نشدنی باشد. لازم نیست برای بالا بردن قدرت مغزی تمام زیر و بم زبان را یاد بگیرید. حتی کسب اطلاعات محدود در مورد یک زبان دیگر هم موثر خواهد بود. هر روز سه کلمه‌ی جدید یاد بگیرید تا آثار آن را خودتان تجربه کنید. نه تنها به مغزتان تمرین می‌دهید بلکه کتابچه‌ای از کلمات را در ذهن‌تان جابجا می‌کنید. اگر صد کلمه‌ی متداول زبان خارجی را یاد بگیرید، می‌توانید با دانشی که کسب کرده‌اید نیمی از مکالمات روزمره را انجام بدهید. مهم‌ترین فایده‌ی یادگیری یک زبان خارجی هم توانایی برقراری ارتباط با دیگران است. می‌توانید در گوگل عبارت صد کلمه‌ی اصلی را جستجو کنید و از درس‌های مجانی مربوط به زبان‌های مختلف بهره ببرید. تصور کنید که با یادگیری سه کلمه در روز، بعد از گذشت سه ماه چقدر اطلاعات جدید کسب می‌کنید. لازم نیست دانش خودتان را در همین حد نگه دارید. با یادگیری هزار کلمه ی اصلی می‌توانید نود درصد از مطالب نوشته شده به آن زبان را بفهمید. یعنی در کمتر از یک سال قادر خواهید بود که به سادگی متون خارجی را مطالعه کنید.

مغز شما تمایل دارد از فعالیت‌های تکراری فرار کند و در تجربیات تازه و پیچیده غرق شود. یاد گرفتن یک زبان جدید دقیقا خواسته ی مغز شما است. میلیون‌ها نفر با انجام بازی‌های فکری مثل سودوکو سعی دارند بر توانایی‌های مغزی خودشان بیفزایند ولی ما به شما پیشنهاد می‌کنیم که به جای انجام بازی، یک زبان خارجی یاد بگیرید تا پس از مدتی از دانش خودتان استفاده کنید. بعلاوه تسلط به یک زبان خارجی می‌تواند از نظر کاری اهمیت بسیاری داشته باشد چون احتمال انتخاب شدن شما به عنوان کارمند را بالا می‌برد. سپس با سفر کردن به نقاط مختلف می‌توانید اطلاعات بیشتری بدست بیاورید و اعتماد به نفس بالاتری داشته باشید. می‌توانید با تعداد زیادی از افراد معاشرت کنید و خوش بگذرانید. در‌هایی از گزینه‌های مختلف پیش روی شما باز می‌شود و شما به راحتی در مورد موقعیت شغلی، محل زندگی و بازنشستگی تصمیم‌گیری می‌کنید. با یادگیری یک زبان جدید مغز شما در بهترین و سالم‌ترین حالت خود قرار می‌گیرد به طوری که می‌توانید از لحظه لحظه‌ی زندگی به بهترین شکل لذت ببرید. از همین حالا شروع کنید.

 

الناز غفوری _ کجارو

منبع: wakeu


با بیش از ۳۴۰ میلیون بیمار در سراسر جهان، افسردگی یکی از شایع‌ترین اختلالات روانی به شمار می‌آید. علائم این بیماری شباهت زیادی به دیگر بیماری‌های ناشی از اضطراب دارد؛ اما تشخیص آن به زمان بیشتری نیاز دارد.

اگر متوجه تغییرات ناگهانی در خلق و خوی خود شده‌اید یا از زندگی احساس رضایت نکرده و اعتماد به نفس خود را از دست داده‌اید، البته پیشنهاد می‌کنیم به پزشک مراجعه کنید؛ اما خوب است بدانید که با بعضی تغییرات ساده در زندگی می‌توانید آینده‌ی بهتری را تجربه کنید. افسردگی موقعیتی از عواملی بیرونی منشاء می‌گیرد و افسردگی بالینی بر اثر عوامل درونی، که در هر دو نوع کمتر به درمان‌ دارویی نیاز است. امیدواریم با انجام گام به گام این ۱۰ تمرین حس هدفمند بودن در زندگی و نگرش مثبت نسبت به آینده در شما تقویت شود.

۱. مدیتیشن

دکتر الیزابت هوج روانپزشک مرکز اختلالات سازگاری و استرس پس از سانحه در بیمارستان عمومی ماساچوست است. تحقیقات وی نشان داده که مدیتیشن و تمرکز حواس می‌تواند در درمان اضطراب و دیگر اختلالات خلقی بسیار مؤثر باشد. افرادی که بی انگیزگی را تجربه می‌کنند و یا از زندگی احساس رضایت نمی‌کنند اکثراً از مشکلی با عنوان مواجهه با افکار منفی قوی رنج می‌برند. دکتر هوج این مشکل را اینگونه شرح می‌دهد که در این افراد نگرانی‌های بی حاصل و آزار‌دهنده نمی‌گذارد راه حلی برای مشکلات در ذهن شکل بگیرد.برای کاهش استرس روزی ۳۰ دقیقه کامپیوتر، تلفن همراه و هر وسیله‌ی بر هم زننده‌ی آرامش را خاموش کنید و در گوشه‌ای آرام بنشینید، چشمانتان را ببندید و تنفستان را تنظیم کنید. بر روی فکر نکردن تمرکز نکنید بلکه اگر فکری به ذهنتان آمد به آن توجه کرده و بگذارید ادامه پیدا کند. همچنین می‌توانید بر روی یک کلمه و یا فکر تمرکز کرده و یا خودتان را در مکانی آرام و دوست‌داشتنی تصور کنید.

۲. خوردن غذاهایی با ویتامین B بیشتر

ویتامین‌های خانواده‌ی B به‌خصوص B-12 باعث کمک به تولید مواد شیمیایی مانند سروتونین، اپی‌نفرین و دوپامین در مغز می‌شود که تا حد زیادی بر خلق و خوی انسان تأثیر می‌گذارد، بنابراین سطح پایین ویتامین‌های خانواده‌ی B احتمالاً به مشکلاتی مانند افسردگی منجر خواهد شد. با توجه به تحقیقات انجام شده توسط کلینیک مایو برای افرادی مانند گیاهخواران، سالمندان و کسانی که به اختلالات گوارشی مانند بیماری سلیاک مبتلا هستند تأمین ویتامین B سخت‌تر خواهد بود.

مصرف مکمل‌های ویتامینی می‌تواند این کمبود را رفع کند اما راه حل سالم‌تر مصرف مواد غذایی غنی از ویتامین B است. ماهی‌هایی مانند قزل آلا و تُن حاوی مقادیر زیادی ویتامین هستند، همچنین پنیر سوئیسی، اسفناج، فلفل دلمه‌ای، سخت پوستان، گوشت بدون چربی، تخم مرغ و شیر کم چربی نیز از جمله مواد غذایی غنی مخصوصاً از لحاظ ویتامین‌های خانواده‌ی B هستند.

۳. تنظیم اهداف برای زندگی

در افراد مبتلا به افسردگی طیف وسیعی از احساسات مختلف دیده می‌شود و در هر کسی این احساسات می‌تواند منحصر به فرد باشد، اما برخی از این احساسات در میان مبتلایان به افسردگی مشترک است. غم و اندوه، اضطراب، پوچی، نا امیدی، بیهوده بودن زندگی، احساس گناه و حساس شدن از جمله این احساسات مشترک است که اغلب باعث می‌شود تصور ناتوانی از انجام موفقیت آمیز کارها را در انسان به وجود بیاورد.برای مبارزه با این حس باید سعی کنید مجموعه‌ای از اهداف روزانه را در زندگی خودتان مشخص کنید. اهدافی کوچک که می‌توانید از عهده‌ی آن‌ها به سادگی برآیید مانند شستن ظرف‌های روزانه؛ با رسیدن گام به گام به این اهداف کوچک به مرور احساس بهتری را تجربه خواهید کرد و برای به چالش کشیدن خود و انجام هدف‌های بزرگ‌تر آماده خواهید شد.

۴. برنامه‌ی خواب مناسب

یکی از مشکلات بزرگ ایجاد شده به وسیله‌ی افسردگی به هم ریختن سیکل خواب است. خوابیدن برای افراد مبتلا به افسردگی سخت می‌شود و همین کمبود خواب می‌تواند علائم افسردگی را تشدید کرده و به طور کلی سلامت ذهن و بدن را با خطر روبرو کند. برای حل این مشکل نیز همانند تعیین اهداف کوچک در زندگی، با ایجاد تغییرات کوچک و به مرور به سطح مطلوب خواهید رسید. هر شب در زمان مشخصی به بستر بروید و هر صبح در زمان مشخصی از خواب بیدار شوید. برنامه‌ی خواب مناسبی برای خودتان در نظر بگیرید و سعی کنید تا حد ممکن از چرت زدن در طول روز خودداری کنید. قبل از رفتن به بستر تلویزیون، رادیو و تلفن همراه یا کامپیوتر و تبلت خود را خاموش کنید و شرایط استراحت مناسبی را برای خودتان به وجود آورید.

۵. کاری جدید انجام دهید

بسیاری از مردم احساس می‌کنند در روزمرگی زندگی گیر کرده‌اند و این بی هدفی کسالت‌بار خود یکی از مهمترین عوامل تشدید احساسات شبیه افسردگی است. به همین دلیل بسیار مهم است که بتوان این یکنواختی ار شکست و کاری جدید و متفاوتی را شروع کرد. دکتر یان کوک مدیر برنامه‌ی تحقیق در مورد افسردگی از دانشگاه لس‌آنجلس کالیفرنیا در این باره می‌گوید:
تلاش برای تغییر روند روزمره باعث تغییرات شیمیایی و افزایش سطح دوپامین در مغز می‌شود که با حس لذت و یادگیری رابطه‌ی مستقیم دارد.
به عنوان مثال سعی کنید در یک کلاس آموزشی ثبت نام کنید و یا به بازدید از یک موزه بروید، همچنین می‌توانید یادگیری زبان جدیدی را آغاز کنید و یا شروع به مطالعه‌ی کتابی جدید بکنید یا هر چیز دیگری که در ذهنتان علاقه به کاوش و یادگیری آن داشته باشید. به جای رفتن به جاهای تازه و دیدار با افراد جدید مطمئن باشید که می‌توانید شادی را در خانه، در محیط گرم زندگی و در کنار عزیزان خود به دست بیاورید.

۶. با کسی که به او اعتماد دارید درد دل کنید

صحبت کردن با کسی که شما را دوست دارد و به او اعتماد دارید فواید بسیاری برایتان خواهد داشت. باز کردن سفره‌ی دل در مورد آنچه در زندگیتان اتفاق افتاده و شنیدن نظرات فردی دیگر به شما کمک می‌کند تا مسائل را از دیدگاه‌های مختلفی ببینید. همچنین صحبت در مورد احساسات علاوه بر کمک در پیدا کردن راه حل حمایت عاطفی مورد نیاز از دیگران را به شما خواهد داد.برای بسیاری از مردم باز کردن سر صحبت در ابتدا کمی سخت است اما اجازه ندهید این موضوع جلوی شما را بگیرد، صحبت با دوستان و خانواده به شما در یافتن راه‌های جدید و دور زدن مشکلات کمک خواهد کرد و احتمالاً در کارهای عملی‌تر از کمک آن‌ها بهره خواهید برد، مانند همراهی شما در رفتن به جاهای جدید و یا کمک به بر گرداندن نظم و سازماندهی در کارها.

۷. به ورزش‌های سبک بپردازید

ورزش‌های هوازی ساده، یا حتی فعالیت‌های سبک مانند قدم زدن در خیابان در درمان افسردگی بسیار مفید است. ورزش باعث ترشح اندروفین می‌شود، ماده‌ی شیمیایی که احساس خوبی در بدن ایجاد می‌کند، همچنین تحقیقات نشان داده است که با انجام این فعالیت‌ها اعتماد به نفس در شما به آرامی افزایش پیدا خواهد کرد.

۸ . مسئولیت بر عهده بگیرید

وقتی حس افسردگی داشته باشید احتمالاً تمایل خواهید داشت که از زیر مسئولیت‌های روزانه‌ی خود در خانه و یا محل کار شانه خالی کنید. مشغول نگه داشتن خود کلید گذر از این چالش است، سعی کنید تا آنجا که می‌توانید در کار غرق شوید و مسئولیت‌های روزانه‌ی خود را به درستی انجام دهید. می‌توانید خودتان را با شرکت در مراسم تهیه‌ی غذای نذری درگیر کنید و یا کاری پاره وقت برای پر کردن وقت اضافی پیدا کنید.

۹. فعالیت‌های آرام‌بخش انجام دهید

بر طبق نتایجی که از تحقیقات ۱۴ ساله‌ی دکتر جرج کروک به دست آمده است افسردگی می‌تواند حس قطع ارتباط با محیط اطراف را در شما ایجاد کند، علاوه بر آن با تأثیر مخربی که افسردگی در الگوهای خواب می‌گذارد باعث ایجاد خستگی مفرط در شما خواهد شد، بنابراین پیدا کردن راهی برای برگرداندن آرامش به اوقات فراغت بسیار مهم است. می‌توانید فعالیت‌هایی مانند یوگا و یا دیگر ورزش‌های آرام ساز عضلات را انجام دهید و یا حتی ساده‌تر از آن با رفتن به سونا و یا یک حمام گرم خوب آرامش را به ذهن و بدن خود هدیه دهید.

۱۰. قهوه نخورید

بسیاری عادت دارند که صبح خود را با قهوه آغاز کنند اما تحقیقات نشان داده است که مصرف کافئین به طور غیر مستقیم با افسردگی در ارتباط است. بر طبق تحقیقات کلینیک مایو، بسیاری از مردم حساسیت زیادی نسبت به مصرف کافئین دارند، کافئین می‌تواند باعث ایجاد مشکل در خوابیدن شده و تأثیر منفی بر روی خلق و خوی شما بگذارد مخصوصاً اگر شما با داشتن مشکل در خوابیدن در اواخر روز نوشیدنی‌های کافئین دار مصرف کنید. با این حال ترک ناگهانی کافئین نیز می‌تواند مضر باشد. زمانی که بدن شما به دریافت این ماده عادت کرده از دست دادن ناگهانی آن می‌تواند به تحریک پذیری، سردرد و بد شدن خلق و خو منجر شود پس به آرامی میزان مصرف قهوه را کاهش دهید.

 

 

منبع :

zoomit.ir - وحید خامسی


آیا شما در مقابل فشار استرس از پا در می‌آیید یا راهی برای آن می‌یابید و به تلاشتان ادامه می‌دهید؟ مدیران پرآوازه‌ی بسیاری از مشاغل، با استرس سر و کار دارند. در حقیقت سطح استرس این افراد بسیار بیشتر از حد معمول است. اما آنچه این افراد را موفق کرده نحوه‌ی برخورد آنان با عوامل استرس‌زا است. پس یادگیری تکنیک‌هایی که آنان برای مقابله با استرس در پیش می‌گیرند بسیار مفید خواهد بود. در ادامه چند مورد از توصیه‌های این افراد  را ذکر می‌کنیم. شما می‌توانید در زندگی روزمره با رعایت این توصیه‌ها یک گام به موفقیت نزدیک‌تر شوید.با وجود برنامه‌ریزی‌های سنگینن کاری و محدودیت‌های زمانی برای انجام کار‌ها، هرکسی ممکن است دچار تنش عصبی و استیصال شود. بگذارید به آماری در این رابطه نگاهی بیاندازیم. ۳۹% بیماری‌های ناشی از کار بر اثر استرس، افسردگی یا اضطراب است. ۴۷% مردم هر روز استرس را تجربه می‌کنند. ۱۰/۴ روز کاری به طور متوسط در سال به دلیل استرس و اضطراب به هدر می‌رود. استرس از عوارض طبیعی تلاش در رسیدن به یک هدف است. اما این بدان معنا نیست که برای موفقیت دائما مجبور به تحمل این احساس ناخوشایند باشیم. با یادگیری چند نکته از مدیران موفق و معروف، با خیال آسوده و در کمال آرامش وظایف شغلی خود را انجام دهید.

مسئله را ساده کنید!

بیل گیتس،بنیان‌گذار و مدیراجرایی سابق شرکت مایکروسافت می‌گوید:
قدرت تجزیه‌ی یک مسئله، کار بر روی موارد اصلی و در نظر داشتن تمام موارد اساسی، نوع ویژه‌ای از نبوغ است.هنگامی که فشار کاری در حال شکل‌گیری است، تنش‌ها را رها کنید و تمرکز خود را متوجه کاری کنید که هم‌اکنون در دست دارید. ساده نگاه داشتن کارها موجب می‌شود دید مناسبی نسبت به آنها شکل گیرد و انجام شدنی به نظر برسند.

به مسئله بیاندیشید!

استیو جابز، بنیان‌گذار و مدیر ارشد فقید شرکت اپل می‌گوید:

اگر بنشینید و تعمق کنید درمی‌یابید که چطور ذهن شما بی‌وقفه در حال فعالیت است. هر تلاشی برای آرام کردن آن موجب بدتر شدن اوضاع می‌شود. اما زمان ذهن شما را آرام‌تر می‌کند. وقتی ذهنتان آرام شد وسعت شگرفی را در لحظه درک می‌کنید و چیزهای بسیاری را که قبلا قادر به دیدن آنها نبودید درمی‌یابید.مسئله را تشخیص داده، کنترل اوضاع را در دست بگیرید و پیش بروید. با به دست آوردن درک صحیح از شرایط و سپس انجام اقدامات گام به گام، ذهن شما سازماندهی شده و احساس کنترل بیشتری بر اوضاع خواهید داشت.

آنچه مهم است را به یاد بسپارید!

ریچارد برانسون، رئیس و بنیان گذار گروه شرکت‌های ویرجین می‌گوید:

اگر همین فردا مالکیت ویرجین را از دست بدهم به راحتی جای دیگری زندگی خود را ادامه می‌دهم. اما اگر سلامتی خانواده‌ام به خطر بیافتد یک مشکل واقعی دارم.چیزهایی که حقیقتا در زندگی اهمیت دارند را به یاد داشته‌ باشید. لحظه‌ای درنگ کرده و بیاندیشید که کدام مشکلات براستی استرس‌آور هستند. به ارزشمند‌ترین چیز‌ها در زندگی بیاندیشید: خانواده و سلامتی. این تفکر، ذهن شما را از دغدغه‌های جزئی کاری رها می‌کند.

دست به کار شوید!

جف بزوس، بنیان‌گذار و مدیرارشد سایت آمازون می‌گوید:

استرس عمدتا از اقدام نکردن برای کاری که بر روی آن کنترل دارید، ناشی می‌شود. من به محض اینکه آن کار را تشخیص دادم دست به کار شده و اولین تماس را گرفته یا اولین ایمیل را ارسال می‌کنم. این‌کار بطور چشمگیری استرس ایجاد شده را کاهش می‌دهد.

ایلان ماسک، بنیان گذار PayPal، مدیر ارشد SpaceX و مدیر و طراح Tesla Motors‌ می‌گوید:

مردم باید ترس‌های غیر منطقی را نادیده بگیرند. حتی اگر این ترس منطقی هم باشد وقتی کار شما ارزشش را دارد باید ادامه دهید. دست به کار شوید. به جای آنکه اجازه دهید استرس کنترل اوضاع را بدست بگیرد، هرچه سریعتر آن را از معادله خارج کرده و به پیش بروید. تنها با دست به کار شدن می‌توان از شکل‌گیری استرس جلوگیری کرد و باری را از شانه برداشت.

تعادل را حفظ کنید!

سوزان ووجیسیکی، مدیر ارشد یوتیوب می‌گوید:

من فکر می‌کنم استراحت کردن بسیار اهمیت دارد. همچنین دریافته‌ام که پس از گذراندن اوقات فراغت می‌توان دید بسیار خوبی نسبت به اوضاع بدست آورد.کار بدون وقفه تنها موجب کاهش خلاقیت و بروز اشتباه می‌شود. داشتن اوقات فراغت و حفظ تعادل بین زندگی شخصی و شغلی باعث شادابی و انرژی گرفتن ذهن می‌شود.

از قبل برنامه‌ریزی کنید!

جک دورسی، بنیان گذار و خالق توئیتر و Square می‌گوید:

من فکر می‌کنم عموما استرس از اتفاقات پیش‌بینی نشده ناشی می‌شود. هر چه بیشتر وظایف خود را به صورت عادت قرار دهید و هرچه به برنامه‌ریزی خود پایبندتر باشید، استرس کمتری خواهید داشت.

برای خود یک ترتیب روزانه قرار دهید. از قبل برنامه‌ریزی کنید و با یک برنامه‌ریزی سازمان‌یافته کار کنید. تبعیت از یک برنامه‌ی مشخص تمرکز شما را بیشتر کرده و باعث می‌شود درک بهتری از اوضاع داشته‌ باشید. برخلاف ماهیت استرس که خصیصه‌ای ذاتی است، تکنیک‌های کنترل آن آموختنی است. اگر بتوانید توصیه‌های ذکر شده را رعایت کنید می‌توانید از زندگی‌ خود با نشاط و آرامش کامل لذت ببرید.

 

منبع : زومیت


نوشابه یکی از اصلی‎ترین نوشیدنی‎های رژیم غذایی مردم جهان است، اما شاید برایتان جالب باشد بدانید که بدنتان تا یک ساعت پس از نوشیدن یک قوطی کوکاکولا ، چه واکنشی نسبت به آن دارد.

 

پس از 10 دقیقه

میزان قند وارد شده به بدن شما پس از نوشیدن یک قوطی کوکاکولا، درحدود 10 قاشق چای خوری است، که این میزان برابر مقدار مورد نیاز بدن درطول یک روز است، اما به علت وجود اسید فسفریک، بدن به سرعت به این میزان قند وارد شده، واکنش نشان نمی‎دهد.

پس از 20 دقیقه

پس از مصرف این نوشیدنی گازدار، میزان قند و انسولین خونتان به شدت افزایش پیدا می‎کند، در این هنگام کبد شما تمام تلاشش را برای تبدیل قند به چربی‌های موجود در بدن می‎کند.

پس از 40 دقیقه

در این زمان کافیین موجود در نوشابه جذب بدنتان می‎شود و همین باعث می‌شود تا کبد میزان قند موجود در خون را به سطح بالاتری ببرد، در این هنگام گیرنده‎های آدنوزین مغزتان، از به خواب رفتن شما جلوگیری می‎کند.

پس از 45 دقیقه

حال میزان تولید دوپامین (هورمون هیجان و نشاط) در مغزتان شروع به افزایش می‎کند. (مشابه زمانی که بدن تحت تاثیر مخدر هروئین قرار می‌گیرد.)

پس از 60 دقیقه

به علت ترکیب شدن اسید فسفریک و کلسیم، سوخت و ساز بدن افزایش پیدا کرده و باعث کاهش مقدار منیزیم و روی در بدن می‎شود. همچنین این افزایش قند، باعث دفع کلسیم از طریق ادرار می‌شود.‎‎‎‎‎‎

مصرف کوکاکولا و سایر نوشیدنی‎های گازدار تیره رنگ، باعث خروج ویتامین‎ها، اسیدها، مواد مغذی و حتی تیرگی رنگ دندان‎ها شود، پس قبل از آن که  خواستید یک نوشابه خنک را بنوشید، نکات بالا را به یاد آورید.‎‎

منبع : زومیت


جرج آر.آر مارتین، نویسنده سری کتاب‌های موفق نغمه‌ی آتش و خون در یادداشت‌های خود می‌نویسد که هر فرد با خواندن هر کتاب یک زندگی تازه را پیش روی خود می‌بیند. بنابراین افراد اهل مطالعه قبل از مرگ صدها زندگی را تجربه و در مقابل افرادی که علاقه‌ای به خواندن کتاب ندارند، فقط یک بار زندگی کرده‌اند. ایلان ماسک، مدیر عامل شرکت تسلا و SpaceX از آن دست افرادی است که تا به حال زندگی‌های متفاوتی را تجربه کرده؛ وی سریع‌ترین راه یادگیری را خواندن کتاب می‌داند.

مطالعه موفقیت یک فرد را تضمین نمی‌کند. با این حال عادتی که بین همه افراد موفق مشترک بوده مطالعه زیاد و در حوزه‌های مختلف است. اما نحوه‌ی خواندن یک کتاب اهمیت بالاتری دارد. بیشتر از این که افراد موفق جذب کلمات و نگارش متن شوند، به دنبال استفاده از متن برای رسیدن به اهداف دیگر هستند و اینکه چگونه نوشته‌های کتاب را در زندگی واقعی کاربردی کنند.

آیا تا به حال پیش آمده که بعد از خواندن یک مقاله یا کتاب برای خود چکیده‌ای از آنچه خوانده‌اید را بیان کنید. اگر شما هم مثل خیل زیادی از آدم‌ها هستید، ده دقیقه بعد از اتمام متن، تمام اطلاعات از ذهن شما پاک می‌شوند. ولی افراد موفق چطور مطالعه می‌کنند که می‌توانند تمامی اطلاعاتی را که در کتاب نوشته شده به خاطر بسپارند.در ادامه برای داشتن یک مطالعه بهینه‌تر یک راه هشت مرحله‌ای معرفی می‌کنیم. در نتیجه تجربه‌ی زیستی خود را می‌توانید به مرور افزایش دهید.

۱. تعیین هدف

قبل از خواندن هر متن، باید هدف خود را از انجام کار مشخص کرد. در نتیجه هدف، مسیر خواننده را در مطالعه کتاب مشخص می‌کند. این کار شما را از خواندن مطالبی با جنبه‌ی تبلیغاتی همراه با تیتر‌ها و موضوعات جنجالی دور نگه می‌دارد. بنابراین به سمت متن‌هایی حرکت می‌کنید که مستقیما نیاز شما را هدف قرار داده‌اند. برخی اوقات بمباران اطلاعاتی خود تاثیر چندانی ندارد و می‌توان با اطلاعاتی کمتر به هدف رسید.

هر چیزی که علایق و نیازهای شما را جواب دهد می‌تواند هدف مناسبی به حساب آید و شما را در مدیریت زمان کمک کند. برای مثال هدف شما ارتقای رتبه در بخش بازرگانی شرکت محل کارتان است. بنابراین باید یک سری اطلاعات در مورد بازاریابی و همچنین توانایی مدیریت کردن افراد و وظایف مختلف را بدست آورید. با چنین هدفی شما به سمت کتاب‌هایی مطرح و احتمالا مرجع در دنیای مدیریت کشیده می‌شوید و از رفتن به سمت کتاب‌هایی با عناوین فریبنده خودداری می‌کنید. شاید هم به دنبال یک کتاب سرگرم کننده برای قبل از خواب خود هستید. بنابراین می‌توان داستان‌هایی جذاب و پرفروش را انتخاب کرد. در نتیجه نه تنها وقت خود را به درستی پر می‌کنید، بلکه در محیط کار نیز قادر خواهید بود با مشتریان خود از موضوعات مختلف صحبت کنید

 

بعد از خواندن کتاب‌هایی از جنس بازاریابی و روان‌شناسی می‌توان به سراغ دست‌نوشته‌های مدیران موفق در حوزه‌ی کاری خود رفت. اینکه چطور این افراد توانسته‌اند به چنین جایگاهی برسند هدف بعدی شما را معین و راه آینده و پیشرفت را به شما نشان دهد.

با این حال سوال مهم در مورد مدیریت زمان است. اینکه باید تمام وقت خود را صرف خواندن کتاب‌هایی در راستای هدف کنیم یا خیر. جواب تا حد زیادی مشخص بوده و نیازی نیست که ۱۰۰ درصد از وقت خود را به خواندن کتاب‌هایی از جنس هدف بگذرانید. می‌توان ۷۵ درصد از وقت خود را به کتاب‌هایی از جنس بازاریابی و ۲۵ درصد بقیه را به خواندن کتاب‌هایی غیرمرتبط مثلا اقیانوس شناسی اختصاص داد. یکی از راه‌های خلاقیت ارتباط دو موضوع کاملا غیرمرتبط است. در نتیجه می‌توان با ارتباط اقیانوس و بازاریابی به نوعی خلاقیت در این حوزه رسید و راه‌های جدید را کشف کرد.

در این بین نکته‌ی با اهمیت داشتن یک برنامه‌ی مشخص مطالعه است. انسان برای تغذیه خود برنامه‌های مختلفی می‌ریزد و رژیم غذایی می‌گیرد. چرا نباید در زمینه مطالعه نیز به نوعی رژیم دست پیدا کرد. بنابراین باید اطلاعاتی را وارد حافطه‌ خود کنیم که در راستای اهداف ما قرار داشته باشد.

۲. ارتباط با متن

مطالعه‌ بیشتر از آن‌که خواندن یک متن باشد، یک مکالمه است. با شروع خواندن بین شما و نویسنده متن دیالوگ شکل می‌گیرد. بنابراین یا می‌توان در این مکالمه نقش فعال‌تری ایفا کرد و اطلاعات داده شده را برای مدت طولانی به خاطر سپرد یا به نویسنده اجازه داد که مکالمه خود را به صورت یک طرفه ادامه دهد و با تمام شدن کتاب مکالمه نیز پایان یابد. برقراری مکالمه بهترین راه برای آموختن محسوب می‌شود.

 

بنابراین حضور فعال در این مکالمه می‌تواند شما را به هدف اصلی نزدیک‌تر کند. در حین مطالعه به متن فکر، کلمات کلیدی را مشخص، هر پاراگراف را با اطلاعات خود مقایسه و نسبت به آن موضع‌گیری کنید. حتی می‌توان‌ سوال‌های خود را در گوشه‌ای از کتاب یادداشت کرد. تمامی این فعالیت‌ها به شما در ماندگاری بیشتر مطالب کتاب در حافطه کمک می‌کنند.

۳. تندخوانی، شاید وقتی دیگر

ما در زمانه‌ای زندگی می‌کنیم که سرعت تغییرات در آن بسیار زیاد است. هر روزه فناوری‌های جدید متولد و فناوری‌های قدیمی از چرخه مصرف کنار گذاشته می‌شوند. در نتیجه زندگی سرعت خود را افزایش داده و ما نیز پابه‌پای آن باید حرکت کنیم. اما شاید تنها چیزی که از این سرعت منتفع نشده مطالعه است. در هیاهوی این سرعت و دویدن‌ها مطالعه می‌تواند سرعت‌گیر زندگی ما باشد.

تندخوانی یکی از روش‌های مطالعه است که شاید برای هر موقعیتی مناسب نباشد. در ضمن برای استفاده از این روش مهارت و تمرین زیادی لازم است. با اینکه تکنیک‌های تندخوانی بر روی افزایش قدرت حافظه در به خاطرسپاری اطلاعات تمرکز دارند ولی فرصت برقراری ارتباط بین مخاطب و متن گرفته می‌شود.

نکته‌‌ی دیگری که باید به آن توجه کرد هدف دیگر ما از مطالعه است. لذت بردن از کاری که انجام می‌دهید به آدم آرامش می‌دهد. بعضی از ایده‌هایی که در خلال متن مطرح می‌شوند آنقدر جذاب و مهم هستند که باید بر روی آن‌ها کمی مکث کرد و به فکر مشغول شد. با این حال نباید فراموش کرد که هدف نهایی یادگیری است و نه خواندن کتاب‌هایی بیشتر.

نکته‌ی مهم دیگر در این میان آن است که هرچه شما بیشتر کتاب بخوانید و با نوشته‌ها و ایده‌های افراد مختلف آشناتر شوید، خود به خود سرعت خواندن نیز افزایش پیدا می‌کند. بنابراین تندخوانی مهارتی است که بر اساس مطالعه زیاد بدست می‌آید.

۴. انتخاب کتاب در فرمتی مناسب

خوشبختانه به لطف پیشرفت فناوری، راه‌های انتشار مطالب و دانش نیز تنوع زیادی پیدا کرده‌اند. کتاب‌های چاپی، الکترونیکی و صوتی گزینه‌های پیش روی شما برای تجربه یک زندگی جدید است. در این میان خیلی از افراد کتاب خواندن به روش سنتی را ترجیح می‌دهند. لمس کردن کاغذ، خط خطی کردن صفحات مختلف با یادداشت‌های پراکنده و گشتن به دنبال کتاب در بین کتاب‌های متعدد کتاب‌خانه همه از لذت‌های استفاده از کتاب‌های چاپی است.

در مقابل کتاب‌های صوتی برای استفاده در خیابان و حتی هنگام خواب مناسب به نظر می‌رسند. معمولا افرادی از این نوع کتاب‌ها استقبال می‌کنند که آموزش از راه شنوایی را مناسب‌تر می‌بینند. به هر حال این کتاب‌ها کاربری راحت‌تری دارند و می‌توان در موقعیت‌هایی متنوع از آن‌ها استفاده کرد.

کتاب‌های الکترونیکی نیز نوع دیگری از کتاب‌ها هستند که امروزه طرفداران زیادی را برای خود دست و پا کرده‌اند. ویژگی‌های زیادی از جمله قیمت ارزان‌تر یا حتی مجانی، دسترسی راحت‌تر، تنوع بیشتر، حمل‌و‌نقل آسان‌تر و اشغال کردن فضایی کم‌تر می‌توانند انگیزه‌ی خوبی برای استفاده از این کتاب‌ها باشد.

مطالعات زیادی بر روی تفاوت‌های کتاب چاپی و الکترونیکی انجام شده که نشان می‌دهند فرمت دیجیتال برای انتقال اطلاعات مناسب نیست. جلوگیری از حرکت راحت‌تر بین صفحات کتاب و مصرف بیشتر انرژی‌های بدن و در نتیجه خستگی سریع‌تر مغز از نکات منفی کتاب‌های دیجیتال است.

با این حال هدف نهایی بادگیری و لذت بردن از لحظه‌ها است. یک سری از افراد از کتاب‌های دیجیتال لذت می‌برند و گروهی دیگر معنای کتاب را در نسخه‌های جاپی جست‌وجو می‌کنند.

۵. یادداشت برداری

یکی از کارهای مهمی که باید در حین مطالعه به آن پرداخت و همانطور که در قبل توضیح آن رفت، برقراری ارتباط با متن است. این ارتباط از لحظه‌ی باز کردن کتاب شروع و تا پایان آن ادامه دارد. ثبت لحظه‌های مهم از این ارتباط می‌تواند به شما در به‌ خاطرسپاری نکات و رویدادهای مهم کمک کند. در نتیجه هر زمان که لازم بود به آن‌ها مراجعه و استفاده می‌کنید.

 

اگر خیلی به دنیای کاغذ و قلم وفادار هستید می‌توان از دفترچه‌ای مخصوص به این کار بهره برد. با این حال فناوری‌های به روز این امکان را برای ما به وجود آورده‌اند تا به یادداشت‌های خود سریع‌تر از همیشه دسترسی پیدا کنیم. سرویس‌های مثل Evernote می‌توانند به شما در این زمینه کمک کنند. در نتیجه می‌توان نکات مهم را در این برنامه یادداشت و در پلتفرم‌های مختلف آن‌ها را مطالعه کرد.

اگر حوصله تایپ و دردسرهای آن را ندارید اپلیکیشن‌های OCR مثل TextGrabber به کمک شما می‌آیند. اگرچه برای متون فارسی فعلا اپلیکیشن مناسبی وجود ندارد ولی برای متون انگلیسی احتمالا کار شما راحت‌تر است. در ضمن اگر از کتاب‌های الکترونیکی استفاده می‌کنید که دیگر هیچ دردسری برای تبدیل آنها به فایل متنی ندارید.

از هر روشی که شما می‌پسندید می‌توان برای این کار استفاده کرد. چراکه هدف اصلی ثبت جملات تاثیرگذار و کارآمد در کتاب‌ها و متون مختلف است. بنابراین در حین خواندن یک کتاب تا آن‌جا که امکان دارد از خود ردپا به جا بگذارید چون احتمالا جملات این کتاب برای همیشه همراه شما هستند.

۶. یادآوری

خیلی از افراد حافظه‌ی تصویری قوی دارند و با یک نگاه دقیق می‌توانند جزییات زیادی را به خاطر بسپارند. با این حال تمام افراد این قابلیت را ندارند. به خاطر آوردن خیلی چیزها برای این افراد سخت بوده و بهترین راه برای جلوگیری از فراموشی مرور یادداشت‌ها و دست‌نوشته‌ها است.

خیلی از نویسنده‌های مختلف و آن‌هایی که بخش زیادی از لحظه‌های ما را می‌سازند، بخشی از وقت هفتگی خود را به مرور مطالب اختصاص می‌دهند. چرا که در طول هفته، ماه یا سال یک سری نکات از کتاب‌ها را یاداداشت و فراموش کرده‌اند. با این کار این نکات دوباره در حافظه جان می‌گیرند و می‌توان در کار از آن‌ها استفاده کرد.

استفاده از سرویس‌هایی نظیر Evernote با امکان تگ یا برچسب گذاری مطالب، کار مرور مطالب را برای ما آسان‌تر از هر روش دیگری کرده‌اند.

۷. کاربرد

با به کارگیری مراحل گقته شده، مسلما بیشتر از آن چیزی که در متن آمده یاد خواهید گرفت. اما سوال اصلی این است که با این حجم از آموخته‌ها چکار کنیم.

جواب این سوال به جواب سوال‌هایی که در مراحل قبل از خود پرسیده‌اید بستگی دارد. هدف نویسنده از بیان جملات چیست؟ آیا با نظریات نویسنده موافق هستید؟ چرا متن برای شما جذاب شده؟ راه‌حل نویسنده برای حل مشکل چیست؟ آیا اطلاعات کتاب با اطلاعات شما در تضاد است؟ سوالی در ذهن شما ایجاد نشده؟

اگر بتوانید جواب این سوالات را پیدا کنید راه شما برای به کار‌گیری آن‌چه آموخته‌اید مشخص می‌شود. مطلبی که در یک کتاب روان‌شناسی خوانده‌اید را می‌توانید با مدیر خود در میان بگذارید تا کیفیت کاری خود را افزایش دهد. رویکرد شما در کار می‌تواند به مباحثه با کارکنان خود در محیط کار کشیده شود که در نهایت خروجی مورد قبولی خواهد داشت. یک متن تاثیرگذار در مورد دوستی می‌تواند شما را به تماس با دوست قدیمی خود مجاب کند.

سوال اصلی در مواجه با متن باید از جنس چرا باشد. چرا این متن برای شما جالب است؟ چرا شما با آن مخالف یا موافق هستید؟ جواب این چراها به چگونگی ختم می‌شود. چگونه این مطلب را در زندگی کاری یا شخصی به کار گیرم؟

۸. به اشتراک‌گذاری آموخته‌ها

مطالعه توانایی ایجاد تحول در زندگی شما را داراست. حتی می‌توان در ندگی دیگران نیز تغییر ایجاد کرد. یکی از راه‌های تاثیر‌گذار برای بالا بردن ارزش کتاب خواندن، به اشتراک‌ گذاشتن کتاب‌ها یا مقالات خوانده شده است. مسلما در کتاب‌خانه‌ی شما چندین جلد کتاب هست که دیگر نیازی به آن‌ها ندارید و این کتاب‌ها می‌توانند اطرافیان شما را با تجربه‌ای جدید آشنا کنند. با هدیه کتاب به دیگران نه تنها افراد دیگر را به خواندن کتاب دعوت می‌کنید بلکه شبکه‌ی روابط اجتماعی خود را نیز افزایش می‌دهید.

 

کتاب‌‌های شما فقط شامل تجربیات نویسنده نمی‌شوند و تجربیات شما را نیز دربرمی‌گیرد. حاشیه‌نویسی‌ها و علامت‌گذاری‌های شما تجربه‌ی زیستی شما در حین خواندن کتاب بوده و برای افراد دیگر اهمیت بالایی دارد.

با این حال علاوه بر هدیه دادن کتاب راه‌های دیگری برای انتشار دانش وجود دارند. با طی کردن مراحل بالا احتمالا حجم زیادی از نکته‌ها، جملات مهم و دست‌نوشته‌ها برای خود جمع کرده‌اید. بنابراین ایمیل‌ها، سخنرانی‌ها و بحث‌های گروهی محل مناسبی برای ابرازآموخته‌ها محسوب می‌شوند. دقت کنید که هدف فخر فروختن به دیگران نیست بلکه افزایش عمر ایده‌ها و مطالب در ذهن شماست تا از فراموشی آن‌ها جلوگیری شود.

اداره و محیط کار بهترین محل برای اشتراک‌گذاری دانش است. خیلی از افراد از این نکته غاقل هستند و فکر می‌کنند در محیط کار صرفا باید کار محوله را انجام داد. با این حال می‌توانید با هم تیمی‌های خود به بحث در مورد کار، مطالب آموخته شده از کتاب‌ها و نظرات دیگر نویسنده‌ها بپردازید.

همچنین مطالعه می‌تواند محرکی برای رفتارهای بعدی شما نیز باشد. با مطالعه شما به گنجینه‌ای بزرگ از دانش نویسنده دسترسی پیدا می‌کنید و می‌توانید این دانش را با افراد مختلف مشترک شوید. در نتیجه با پیدا کردن یک نقطه‌ی مشترک با طرف مقابل خود رابطه‌ دوستانه شما ادامه پیدا خواهد کرد.

نمونه‌ای از نحوه‌ی به‌کارگیری روش هشت مرحله‌ای

به عنوان مثال شما یک کار اداری معمولی در بخش بازرگانی دارید و خواهان افزایش درآمد خود هستید. برای این کار دو راه وجود دارد یا باید اضافه‌کار بایستید یا باید رتبه خود را در شرکت ارتقا دهید. بنابراین هدف شما مشخص است و باید مطالعاتی در مورد افزایش بهره‌وری شخصی و شیوه‌های متفاوت‌تر قیمت‌گذاری کالا‌ها و سرویس‌‌ها داشته باشید.

در ادامه کلید‌واژه‌های خود را در گوگل جستجو، مطالب مرتبط را پیدا کرده و به مطالعه‌ی آن‌ها مشغول می‌شوید. احتمالا با کمی مطالعه متوجه می‌شوید که هر دو مورد ریشه‌هایی در روانشناسی دارند. بهره‌وری شخصی یعنی مدیریت رفتار خود و قیمت‌گذاری به معنای مدیریت رفتار مشتری است. در نتیجه خواندن مطالبی از حوزه‌های مختلف روانشناسی تاثیر خوبی دارند. در انتها نیز نکته‌ها و جملات برجسته را در Evernote با تگ‌های مختلف ذخیره می‌کنید.

بعد از گذشت چند هفته با موقعیتی روبه‌رو می‌شوید که باید از آموخته‌های خود استفاده کنید. بنابراین نوشته‌های خود را باز و مرور می‌کنید. چندتا از استراتژی‌های قیمتی را که مناسب با شرایط هستند را انتخاب و با مشتری وارد مذاکره می‌شوید. برای پیشبرد اهداف خود و بهبود بهره‌وری می‌توان از سرویس‌های مختلف نیز بهره برد. به عنوان مثال با کمک سرویسی مثل Trello می‌توان استراتژی‌های خود را ثبت، نطرات و بازخوردهای خود را زیر آن یادداشت کرد. بنابراین در طول زمان می‌توان پیشرفت فردی در شغل و کارآیی هر استراتژی در شرایط مختلف را تحت نظر گرفت.

جمع‌بندی

هشت مرحله‌ی گفته شده در بالا به نظر راحت می‌رسند. با این وجود با طی کردن هر مرحله اتفاق مهمی در رابطه شما با متن و پیشرفت فردی صورت می‌گیرد. مهم‌ترین نکته در این بحث تعیین هدف و انتخاب مسیر مناسب برای رسیدن به نقطه‌ی مورد نظر است. مسیر درست در ارتباط شما با متن شکل می‌گیرد، در این ارتباط می‌توان به تمامی سوال‌های مطرح در ذهن پاسخ داد. ثبت و یادداشت برداری از لحظه‌های مهم این ارتباط نیز نقش مهمی را در ادامه‌ی مسیر و به کارگیری آموخته‌ها بازی می‌کند.

دانش به دست آمده تنها انرژی پتانسیلی شما برای شروع حرکت را تامین می‌کند. انرژی حرکتی در استفاده از این دانش در کار و زندگی روزمره نهفته است.


منبع : زومیت


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

هنوز زندگی و علم کرج کامپیوتر استادان سیستم آموزش زبان انگلیسی با جدیدترین روش ها لیزر آرت گلس با تاریخچه قهوه دومین نوشیدنی‌ پرطرفدار جهان آشنا شوید نارسیس مدیا کافه متروکه پژوهش سرای دانش آموزی امام خمینی(ره) تفت